با خشونت هرگز...!

تاريخ : 4 فروردين 1392برچسب:, | 21:45 | نویسنده : admin
AxGiG,عکس گیگ پایگاه آپلود عکس ویژه وبلاگنویسان
سخت آشفته و غمگين بودم
به خودم می گفتم: بچه ها تنبل و بداخلاقند
دست کم می گيرند درس ومشق خود را
بايد امروز يکی را بزنم، اخم کنم و نخندم اصلا
تا بترسند از من و حسابی ببرند
خط کشی آوردم درهوا چرخاندم...
چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطيد
مشق ها را بگذاريد جلو، زود، معطل نکنيد!
اولی کامل بود، دومی بدخط بود ، برسرش داد زدم...
سومی می لرزيد...خوب، گير آوردم !!!
صيد در دام افتاد و به چنگ آمد زود...
دفتر مشق حسن گم شده بود
اين طرف ، آن طرف ، نيمکتش را می گشت
تو کجايی بچه؟! بله آقا، اينجا
همچنان می لرزيد...
” پاک تنبل شده ای بچه ی بد ”
" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند ما نوشتيم آقا "
بازکن دستت را... خط کشم بالا رفت ، خواستم برکف دستش بزنم
او تقلا می کرد چون نگاهش کردم ناله سختی کرد...
گوشه ی صورت او قرمز شد
هق هقی کرد و سپس ساکت شد...
همچنان می گرييد... مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله
ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد
زير يک ميز کنار ديوار دفتری پيدا کرد...
گفت : آقا ايناهاش دفتر مشق حسن
چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود
غرق در شرم و خجالت گشتم
جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود
سرخی گونه او، به کبودی گرويد...
صبح فردا ديدم که حسن با پدرش، و يکی مرد دگرسوی من می آيند...
خجل و دل نگران منتظر ماندم من تا که حرفی بزنند
شکوه ای يا گله ای يا که دعوا شايد
سخت در انديشه ی آنان بودم
پدرش بعدِ سلام ، گفت : لطفی بکنيد و حسن را بسپاريد به ما
گفتمش، چی شده آقا رحمان؟!
گفت : اين خنگ خدا ، وقتی از مدرسه برمی گشته
به زمين افتاده بچه ی سر به هوا يا که دعوا کرده
قصه ای ساخته است
زير ابرو وکنارچشمش متورم شده است درد سختی دارد
می بريمش دکتر با اجازه آقا...
چشمم افتاد به چشم کودک...غرق اندوه و تاثرگشتم
منِ شرمنده معلم بودم ، ليک آن کودک خرد وکوچک
اين چنين درس بزرگی می داد ، بی کتاب ودفتر...!
من چه کوچک بودم ، او چه اندازه بزرگ
به پدر نيز نگفت آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم
عيب کار ازخود من بود و نمی دانستم
من از آن روز معلم شده ام...!
او به من ياد بداد درس زيبايی را...
که به هنگامه ی خشم ، نه به دل تصميمی
نه به لب دستوری ، نه کنم تنبيهی
يا چرا اصلا من عصبانی باشم...؟!
با محبت شايد ، گرهی بگشايم
با خشونت هرگز...!
با خشونت هرگز...!
با خشونت هرگز...!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: